من سیاستمدار نیستم ،
یک فرد با روابط حکومتی نیستم ، هیچ مسولیتی در قبال تصمیمات و تحولات بین المللی ندارم ، اما در حد و حدود خودم و با نگاهی واقع بینانه ، من یک شهروند ایرانی ام . سی و هفت سال از تجارب زیستی روی شانه هایم سنگینی میکند، و تاریخ را خوانده ام ، و شاهد و حاضر و ناظر بر تاریخ شفاهی این دهه های اخیر نیز بوده ام ، پس می توانم در سطح یک فرد عامه ابراز نظر کنم ؟ نقد و انتقاد کنم ؟ خیر ، مادامی که راه حلی ارائه ندهم ، نمی توانم در خصوص مشکلات روز این کشور، ابراز نظر کنم ، زیرا به دستور حضرت آقا و عصایش ، اگر انتقاد کنیم ، محکوم به تخریب و سیاهنمایی میشویم، محکوم به نشر اکاذیب و اراجیف میشویم. پس در فرار از این اتهامات بنده در انتهای این مطلب ، راه حل خودم را برای حل مشکلات استراتژیک و بین المللی بین کشور آذربایجان، ترکیه ، روسیه ، ارمنستان و ایران ، ابراز خواهم کرد .
اگر از جد و اجدادمان ایرانی پیرامون روسیه پرسش کنید ، با حالت حزن انگیزی راجع به عهدنامه گلستان ، و ترکمنچای صحبت میکنند ، و جدا شدن قسمت هایی از کشور .
اگر از نسل بعد جویا شوید ، و پدر بزرگان و مادربزرگان ایرانی بپرسند از روسیه چخبر؟ خواهند گفت که روسیه چگونه با سربازان قفقازی مشهد و مجلس را به توپ بستند .
اگر از نسل بعد بپرسید که از روسیه چخبر ؟ راجع به سالهای سخت جنگ عراق خواهند گفت ، اینکه روسیه به صدام سوخو و اف سی و پنج و مهمات میداد، ولی حاضر نبود به ایران حتی سیم خاردار بفروشد .
اگر از نسل ما بپرسید ، ما از تکه پاره شدن و تقسیم دریاچه بزرگ کاسپین خواهیم گفت ، و اینکه در سالهایی که حواس همگی سوی مبحث انحرافی و جملاتی مانند : " خلیج همیشه فارس " جلب شده بود ، در سکوت دریای مازندران را بین هفت کشور تقسیم کردند .
اگر از نسل امروزی در دو فردای دیگر از روسیه جویا شوید، از کریدور زنگزور
خواهند گفت .
آری
کریدور زنگزور
یک اتفاق تاریخی و مهم . تمام حواس ها سمت تحولات جنگ اوکراین و روسیه و یا جنگ های رژیم صهیونیستی و غزه و حماس و حزب الله جلب است ، و بی صدا و آرام یک فاجعه در بالای سرمان مانند قده سرطانی پیشروی میکند و ما بی خبر هستیم . غده سرطانی به نام "کریدور زنگزور"
همه چیز درباره ماجرای زنگزور: ایران، آذربایجان، ارمنستان و بقیه چه می گویند ؟
نگرانی از حذف مرز ایران- ارمنستان بیشتر بهانه است. مخالفان کریدور زنگزور به دلیل نگاه امنیتی و ایدئولوژیکی صرف به مسائل منطقه قفقاز جنوبی و خارج نزدیک ایران و حتی جهان و حتی نگاه امنیتی به ترکهای آذربایجانی ایران فیالواقع نگران اتصال ترکیه به آذربایجان و کشورهای ترک آسیای میانه و تقویت سازمان کشورهای ترک و نقشآفرینی ناتو در منطقه و خروج آذربایجان از وابستگی به مسیر حملونقلی و انرژی ایران برای رسیدن به نخجوان هستند.
در مقاله و مطلبی می خواندم و نقل قول از :
دکتر افشار سلیمانی*
در سفر اخیر رییسجمهور روسیه به آذربایجان برای نخستینبار شاهد عیان شدن موضع پنهانی روسها در حمایت از کریدور ارتباطی زنگزور شدیم.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در انتقاد از ارمنیها اعلام کرد که ارمنستان در حال خرابکاری در اجرای پروژه ارتباطی (کریدور زنگزور) است. هدف مسکو به دست گرفتن کنترل کریدور به اصطلاح «زنگزور» است که الهام علیاف با آن موافق است! اگرچه پیشتر نیز برخی مقامات روسی ازجمله سفیر روسیه در باکو و وزیر حملونقل این کشور تلویحا به این موضوع اشاره کرده و چراغ سبز نشان داده بودند.
در بیانیه سهجانبه ۱۰نوامبر ۲۰۲۰ که از سوی روسایجمهور آذربایجان و روسیه و نخستوزیر ارمنستان امضا شد، طرفها به نظارت نیروهای روسیه بر کریدوری که آذربایجان و نخجوان را از طریق ارمنستان به هم پیوند میدهد رضایت داده و متعهد شدهاند اما در این بیانیه نامی از زنگزور برده نشده است.
نگارنده بارها در یادداشتها و مصاحبههای سه سال اخیر اشاره کردهام که روسیه هم با احداث کریدور زنگزور موافق است اما اظهارات اخیر لاوروف در جریان سفر پوتین به آذربایجان آشکارترین و سطح بالاترین موضعگیری روسیه در این رابطه تلقی میشود.
آنچه برای طرف آذربایجان حائزاهمیت است، فراهم کردن مسیر بدون مانع به نخجوان است. روسیه در اینجا یک نسخه کمی روسی شده از گزینه کالینینگراد ارائه میدهد. غرب نیز در اینجا علاقهمند به عبور بدون مانع با عمل به اصل از آذربایجان به آذربایجان است. رییسجمهور روسیه پس از سفر به باکو، بار دیگر با الهام علیاف تماس گرفت. کرملین در حال افزایش فعالیت خود در قفقاز جنوبی است. ارمنستان به حمایت ایران در موضوع کریدور امیدوار است. منابع نزدیک به کرملین خاطرنشان کردند که مسکو درک میکند که رضایت تهران در این زمینه مهم است. براساس اطلاعات دریافتی از مجاری دیپلماتیک، طرف روسی موافق است که این جاده در صلاحیت ارمنستان باقی بماند.
جمهوری اسلامی ایران نیز بارها مخالفت خود را با راهاندازی کریدور زنگزور در عالیترین سطوح اعلام کرده و دلیل مخالفت خود را ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک در کنار مرزهای خود و نیز انسداد (احتمالی) مرز ایران- ارمنستان در صورت عملیاتی شدن این کریدور و انسداد مسیر ایران به اروپا دانسته است!
ارمنستان مخالفت آشکاری با ایجاد دالان زنگزور نکرده اما در عین حال مسیرهای جایگزینی هم برای آن معرفی کرده و از طرح موسوم به چهارراه صلح سخن به میان آورده است اما از مواضع مکرر ایروان چنین برمیآید که این کشور تلویحا با کریدور زنگزور مخالفتی ندارد ولی با نظارت نیروهای صاحبان روسی بر آن و از خارج شدن این محور از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود و بینالمللی شدن آن مخالف است و بر استقرار پست مرزبانی و گمرکی در این محور (و هر مسیر دیگری که از ارمنستان عبور کند) و کنترل آمد و شد و محمولهها در این مسیر تاکید دارد.
آذربایجان، روسیه و ترکیه با تحت حاکمیت ارمنستان قرار گرفتن این محور و حفظ تمامیت ارضی ارمنستان مخالفتی ندارند اما بر عدم استقرار پستهای مرزی و گمرکی ارمنستان به دلیل تردد شبانهروزی اهالی آذربایجان و نخجوان و بینالمللی شدن این کریدور تاکید دارند، از این رو مدل کالینینگراد را توصیه میکنند. روسیه هم بر نظارت خود بر این مسیر اصرار میورزد که مورد پذیرش آذربایجان واقع شده و ترکیه هم با سکوت خود تلویحا به آن چراغ سبز نشان داده است.
اگرچه گفته میشود آمریکا و اتحادیه اروپا نیز با کریدور زنگزور مخالفند اما موضع مخالفت موکدی از سوی آنها در این رابطه مشاهده نشده است و با توجه به موافقت و حمایت ترکیه که متحد غرب و عضو ناتو از این راهرو که متضمن منافعی در قفقاز و آسیای مرکزی برای آنهاست و ایران و روسیه را هم دور میزند و این دو کشور را به کریدور زنگزور وابسته و کریدور میانی را هم تقویت و مقرونبهصرفهتر میکند، به نظر نمیرسد که غرب مخالفت جدی با آن داشته باشد.
از آنجایی که تجاوز روسیه به اوکراین موجب انسداد خطوط شمالی کریدور شمال- جنوب و بروز مشکل در انتقال انرژی برای روسیه در این محور شده است، روسیه را بیش از پیش نیازمند کریدور زنگزور میکند بنابراین مسکو با تحت فشار قرار دادن ایروان مصرا خواستار ایجاد این کریدور ارتباطی از طرف ارمنیهاست و آذربایجان نیز برای تقویت مناسبات خود با ترکیه و خروج از وابستگی به مسیر ایران برای رسیدن به نخجوان و دیگر مزایای مرتبطه پروژه زنگزور را پیگیری میکند.
در هر حال به نظر میرسد چالشها و اختلافات موجود میان بازیگران منطقهای و فرامنطقهای سبب بلاتکلیفی سرنوشت کریدور زنگزور شده و در صورت توافق همه طرفها یا چربیدن توانمندی یکی از طرفها احتمال راهاندازی آن افزایش خواهد یافت. به ویژه آنکه اگر این کریدور سبب انسداد مرز ایران -ارمنستان نشود از شانس بیشتری برخوردار خواهد شد و چهبسا در این صورت منافع زیادی هم برای ایران از جمله اتصال ایران به همین کریدور در پی خواهد داشت.
همواره این سوال بدون پاسخ مانده که اگر باوجود انسداد مرزی با ایران، ارمنستان که تخت گاز به سوی غرب میرود و دیگر بازیگران و ذینفعان منطقهای و فرامنطقهای به عملیاتی شدن این کریدور چراغ سبز دهند، جمهوری اسلامی ایران چه واکنشی نشان خواهد داد یا اینکه چه واکنشی میتواند، نشان دهد؟ آیا قرار است زخم جدیدی از ملایان عمامه بسر بر پیکر این مرز و بوم برود آید؟
در همین حال سوالات دیگری نیز به ذهن متبادر میشود، ازجمله اینکه چرا ارمنستان موضع گنگ و مبهمی در این رابطه دارد و صراحتا از حذف مرز زمینی خود با ایران در صورت اجرای طرح کریدور زنگزور سخن نمیگوید؟ در همین حال بدون توجه به مواضع ایران و روسیه با سرعت زیادی به سوی دولتها و ساختارهای نظامی و سیاسی و اقتصادی غرب طی طریق میکند؟
با تاکید بر اینکه بنده موافق حذف مرز ایران-ارمنستان نیستم و برخی هم معتقدند که مرز حذف نمیشود به چند نکته میپردازم: برخی تصور میکنند درصورت عدم پذیرش کریدور زنگزور از سوی ارمنستان، آذربایجان منفردا یا به کمک روسیه یا ترکیه یا هردو زنگزور را تصرف و در آنجا کریدور احداث خواهند کرد!
احداث کریدور و بهرهبرداری از آن امنیت میخواهد و با اقدام نظامی امنیت وجود نخواهد داشت بنابراین حمله نظامی در کار نخواهد بود. ارمنستان هم مانند روسیه با کارت ایران بازی میکند تا امتیازات لازم را از روسیه و ترکیه و آذربایجان و غرب دریافت کند و همچون روسیه دستش رو خواهد شد.
بارها در طول این سالها به سهم خویش تاکید کردهام هیچوقت روسیه و ارمنستان متحد استراتژیک ایران نمیشوند. دست روسیه بارها رو شده اما روسوفیلها در ایران زیر سبیلی رد کردهاند. دست ارمنستان هم تا حدودی رو شده اما ارمنی فیلهای وطنی نپذیرفتهاند! منافع و امنیت ملی کشورها براساس منافع متقابل مبتنی بر موقعیتهای ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک قابل احصاست.
در موضوع خطوط حملونقل و انرژی مولفههای نزدیک بودن، امن بودن و ارزان بودن همواره مورد توجه کشورهای ذینفع بوده،هست و خواهد بود. نگارنده به عنوان کارشناسی که دستکم از بدو فروپاشی شوروی و ظهور کشورهای نو استقلال مشترکالمنافع در رابطه با تحولات این منطقه قلم میزنم و سخن میگویم و تجربه کار ستادی و صفی در منطقه دارم معتقدم که دستگاههای تصمیم ساز و روسوفیلها و آرمنیوفیلها هیچوقت به نظر کارشناسان واقعی توجه نمیکنند و بیشتر از دیدگاههای ناکارشناس متملق و فرصتطلب و به نرخ روز نان خور بهره میجویند و هزینههای زیادی بر مردم و کشور و نظام تحمیل میکنند.
به کارشناسان مستقل و آگاه و دلسوز هم همین ناکارشناسان برچسبهای مختلف میزنند. تعداد قابلتوجهی هم در ایران که سواد و تجربه لازم را ندارند همواره از بحرانسازی ارتزاق میکنند. همواره راه ایران به غرب اروپا از ترکیه بوده است. از طریق دریای خزر و آذربایجان و روسیه و اوکراین هم به شرق اروپا بوده و هست که اکنون به دلیل تجاوز روسیه به اوکراین این مسیر مسدود است. حتی اگر منظور رفتن به دریای سیاه هم باشد از طریق آذربایجان و گرجستان بهراحتی میسر است.
با کریدور زنگزور روسیه و غرب و ترکیه و کشورهای حاشیه خزر و چین موافقند. ارمنستان هم احتمال زیاد با این طرح موافق است تا از محاصره ژئوپولیتیک خارج شود و صرفا بر حاکمیت و تمامیت ارضی خود بر این مسیر 45کیلومتری که از اراضی این کشور میگذرد، تاکید دارد که حق قانونیاش است.
اگر ارمنستان خودش با آذربایجان و روسیه و ترکیه توافق کند ایران چه واکنشی نشان خواهد داد یا میتواند نشان دهد؟
راههای ارمنستان به ایران و گرجستان برای استاندارد شدن حداقل نیاز به 5میلیارددلار سرمایهگذاری دارد. حتی اگر کریدور زنگزور هم محقق نشود به هر تقدیر آذربایجان از طریق ارمنستان به نخجوان و ترکیه متصل خواهد شد. ارمنستان هم به آذربایجان و ترکیه وصل خواهد شد. ترکیه هم به ارمنستان و آذربایجان و دریای خزر و آسیای میانه متصل خواهد شد. اگر نگرانی از ناتو هم وجود دارد باید تاکید کنم که ترکیه کشور همسایه ایران بیش از هفت دهه است که عضو و پایگاه ناتو است یعنی ایران در همسایگی ناتو قرار دارد.
نگرانی از حذف مرز ایران- ارمنستان بیشتر بهانه است. مخالفان کریدور زنگزور به دلیل نگاه امنیتی و ایدئولوژیکی صرف به مسائل منطقه قفقاز جنوبی و خارج نزدیک ایران و حتی جهان و حتی نگاه امنیتی به ترکهای آذربایجانی ایران فیالواقع نگران اتصال ترکیه به آذربایجان و کشورهای ترک آسیای میانه و تقویت سازمان کشورهای ترک و نقشآفرینی ناتو در منطقه و خروج آذربایجان از وابستگی به مسیر حملونقلی و انرژی ایران برای رسیدن به نخجوان هستند.
در حالی که با برخورداری از سیاست خارجی متوازن و غیرتنشزا و تعامل دو و چندجانبه ایجابی و تقویت اعتماد متقابل با کشورها به ویژه کشورهای پیرامون بیشتر نگرانیها قابل رفع هستند و تهدیدهای متصوره به فرصتها تبدیل میشوند.باید خاطرنشان کنم که کسانیکه نگران راه اندازی کریدور زنگزور هستند نباید فراموش کنند که ترکیه سالهاست ازطریق خط آهن هزار کیلومتری قارص-آخالخالاکی(درگرجستان)-بندر باکو-دریای خزر-ترکمنستان و قزاقستان باآسیای مرکزی مراودات حمل ونقل کالا دارد و محموله های ناتو به کشورهای آسیای مرکزی از همین طریق به این منطقه منتقل شده است.
مزید براین چین و کشورهای آسیای مرکزی و آذربایجان و ترکیه پیگیر جدی همین مسیر تحت عنوان کریدور میانی یا ترانس خزر هستند.!
ازسوی دیگر درصورت عدم تحقق کریدور زنگرور به هرتقدیر آذربایجان ازطریق اراضی ارمنستان به نخجوان و ترکیه متصل خواهد شد و ارمنستان هم که در وضعیت نیمه محاصره قراردارد این هدف را دنبال میکند که خطوط مواصلاتی اش با آذربایجان و بویژه ترکیه با مرز ششصد کیلومتری گشوده شود و این اتفاق به هر طریق رخ خواهد داد.جمهوری اسلامی ایران در پرتو سیاست خارجی آرمانگرایانه غیرواقعبینانه و غیرکارشناسانه و یکسویه و غیرمتوازن و نهادن همه تخممرغهای خود در سبد روسیه و چین فرصتهای زیادی را در قفقاز (به ویژه در آذربایجان) و آسیای مرکزی و در مجموع در حوزه خارج نزدیک خود در رابطه با ارتباطات و صدور و ترانزیت انرژی از دست داده است و در صورت ادامه این مسیر فرصتهای اندک باقیمانده نیز از دست خواهند رفت.
تامین منافع ملی ایران و استفاده حداکثری از موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک کشورمان مستلزم ایجاد تحولاتی در اندیشه و رویکردها و استراتژی سیاست خارجی است (به ویژه آنکه روابط ایران و آذربایجان نیازمند نوسازی برپایه اعتماد و احترام متقابل است).در شرایط کنونی اقدامات سختافزاری احتمالی به زیان ایران است. بهترین راه، دیپلماسی است اگر ارمنستان در عدم تمایل به کریدور زنگزور و از دست ندادن احتمالی مرز خود با ایران جدی است. یک پیمان دوجانبه درخصوص تعهدش به اینکه مرز خود با ایران را حفظ خواهد کرد به امضا برساند.
در خاتمه پیشنهاد میکنم جمهوری اسلامی ایران و آقایان ملا و عمامه پوش ، به جای واکنشهای احساسی پیشنهاد برگزاری یک نشست چندجانبه با ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و روسیه در اولین فرصت ممکن در تهران را ارائه کند و پس از رایزنیهای لازم برای شرکت در این نشست از وزرای امور خارجه و حملونقل این کشورها به منظور مشورت و سنگواکنی دعوت به عمل آورد..
ضمنن بهتر است برای پرونده سازی برای جوانان وطن ، تمرکز خود را بروی حفاظت و صیانت تمامیت ارضی و پیشرفت و آبادانی وطن بگذارند ، تا لکه ننگی جدید بر تاریخ شفاهی مان خلق نشود .
مخلص /شین براری . شیراز ۱۴۰۳ شهریور